آخرین مطالب

کلیشه‌نویسی

وقتی خوراک‌ذهنی کافی برای نوشتن نداشته باشی، به کلیشه و کلیشه‌نویسی چنگ می‌زنی. کلیشه، آزادنویسی نیست، بلکه نوعی تلاش برای شاهکار‌نویسی هول‌هولکی است که با شکستی بزرگ روبه‌رو می‌شود.

روایتی مفصل از لحظاتی گذرا

ما انسان‌ها از کودکی به داستان‌ها و روایت‌ها علاقه نشان داده‌ایم و خواهیم داد. از آن‌ موقعی که با قصه به خواب می‌رفته‌ایم روایت و قصه با ما بوده

روزنامه‌نگار مستقل

چندسال پیش هرکس که رویای غیرداستانی نوشتن را داشت و میخواست با مقاله‌هایش شناخته شود، راهی جز روزنامه‌نگار شدن نداشت و روزنامه‌نگار شدن نیز به این راحتی‌ها نبود. یعنی

انواع متن

بعضی متن‌ها هستند که با نثر زیبا و جذابشان ذهن را قلقلک می‌دهند. این نوشته‌هارا نباید درک کرد، نباید فهمید. از این متون باید لذت برد. باید مزه‌مزه‌شان کرد،

نویسنده واقعی

از نظر عموم مردم، نوشتن کاری سخت و طاقت‌فرسا است و هرکس نمی‌تواند نویسنده باشد. همین باور، باعث شده تا شرط و شروط زیادی برای نوشتن بگذاریم و نوشتن

روز اول

وقتی یک روز از انتشار بازمی‌مانی، انگار روز اولی است که می‌نویسی. هرچه می‌نویسی، بد می‌شود و دچار اهمال‌کاری می‌شوی. ثانیه‌ها کش می‌آیند و همچنان ننوشته‌ای. کتاب‌ها را ورق

نوشته‌های تازه