این روزها، بیش از نوشتن به مطالعه مشغول هستم.
از داییجان ناپلئون و جنگ و صلح گرفته تا قوی سیاه و راه هنرمند.
مطالعه راهی برای بهتر نوشتن است، زیرا محتوای نوشتن با خواندن فراهم میشود، اما برعکس این قاعده نیز درست است.
ما با آزادنویسی، محتوای کتاب را کاملتر درک میکنیم و محتوای آمادهشده برای نوشتن متنی قابلانتشار را فراهم میسازیم.
پس ضروری است بعد از خواندن یک متن سنگین، آن را با جملات آزاد و روان خود شرح دهیم و به اصطلاح (سادهسازی) کنیم. البته باید این نکته را نیز در نظر داشت که سادهسازی به معنای سطحیکردن متن نیست، بلکه سادهسازی هنریست که با استفاده از آن، میتوان متنهای سنگین را به راحتی خواند.
خواندن، تاثیرگذار است اما نوشتن در اولویت قرار دارد. نامهای به یک دوست، سادهسازی یک متن، نوشتن پست سایت و کانال تلگرام و….
تمام اینها، نوعی بهانه برای نوشتن به حساب میآیند. ما بدون بهانه نیز میتوانیم بنویسیم، اما داشتن هدفی مشخص برای نوشتن، به ما انگیزهای بیشتر میدهد و با داشتن بهانه، کار خود را ارزشمندتر میبینیم. پس چهبهتر که به دنبال بهانههایی بیشتر باشیم، برای نوشتن.
نکتهی پایانی: در این یادداشت واژه (کتاب) به معنای محتوایمکتوب استفاده شده است.
2 پاسخ
امیر علی عزیز
سلام.
خلاصه سازی ، روان نویسی و نهایتا نکته برداری از متنهای مطالعه شده اعم از کتاب، مقاله، جستار،شعر و متن های ادبی و علمی و بطور کل هر نوشته ای هم قدرت نویسندگی و هم زایندگی فکری و هم امکان بخاطر سپاری را برای انسان فراهم می سازد.
اشاره ی تو به این نکته مهم و راهکار فنی برای تقویت مهارت نویسندگی بسیار بسیار عالی و قابل تقدیر است.
همچنین انتخاب جملات خاص از هر نوشته با حفظ رفرنس و مرجع آن از ادبا و حکما و علما در یک دفتر مخصوص و بخاطر سپاری آنها میتواند در قدرت گویندگی و استناد در استدلال ، بسیار بسیار تاثیر گذار باشد مانند تک بیت ها و جملات طلایی از رمانها و خاطرات ….
از قضا این داستان دایی جان ناپلئون پر است از این نوع جملات…
جملات نغز و کنایه های ظریف.
مانند جمله شکسپیر ؛ بودن یا نبودن مسأله این است ….
یا آن جمله عجیب در مزرعه حیوانات از جورجاورول
All animals are equal, but some animals are more equal than others🙄
این نوع جملات هر کدام به اندازه یک کتاب محتوا دارند که با قوه ی خلاقه کسی مثل تو حتما قابل کشف میشوند..
امیر علی عزیز فقط باید مواظب باشی ذهنت اسیر فلسفه ی پنهان در پس جمله های نویسنده نشود تا بتوانی ناقدانه به هر کتابی بنگری …
بیاد دارم در جوانی و نوجوانی بسیاری از دوستانم با خواندن یکی دو کتاب از پایولوکوییلو دچار این سحر میشدند …
البته انعطاف در جهان بینی و نگرش به هستی خصوصا زندگی امر مطلوبی است ولی با حفظ شرایط و مقدمات …
مطالعه خطی این آسیب را در پی دارد ولی مطالعه شبکه ای و تنوع در نوشته های مختلف ناشی از دیدگاه های متنوع میتواند علاوه بر حفظ قدرت نقد و ایجاد افق فرا متنی جلوی اسارت ذهن و جمود اندیشه را بگیرد …
گویا اخیرا رتبه ای کسب کرده ای برای چه و کجا را نمیدانم در کامنت ها خواندم
تبریکمیگم
و از صمیم دل برای تو موفقیت های بیشتر و بالاتر آرزومندم
مهدیا
دوست تو
درود بر تو مهدیای عزیز🙏🙏
مرسی بابت نظر پربار و ارزشمندت
همینطور ادامه بده و نوشتن رو جدیتر بگیر.